نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه شهید
گفتگویی با والدین شهید «احمد جمالی کودویی»
پدر شهید «احمد جمالی کودویی» می‌گوید: خوشبختی انسان به این است که پایانش خوب باشد و پایان پسرم، یعنی شهادتش، مایه سربلندی ما شد. خوشحالم که فرزندم در راه خدا، دفاع از میهن و به رهبری امام خمینی (ره) به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۱۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۳

مادر شهید «ابراهیم‌علی ربیعی‌نژاد»:
«برای رفتن به جبهه از من اجازه گرفت، اما من مخالفت کردم و گفتم نرو. اما ابراهیم گوشش بدهکار نبود مدام اصرار می‌کرد به جبهه برود. یک روز عصبانی شدم و گفتم ابراهیم یک بار دیگر اسم جبهه را بیاوری دیگر لباس‌هایت را نمی‌شورم. اما ابراهیم هیچ جوابی نداد به بیرون از خانه رفت و دوباره شب به خانه آمد. گفت مادر جان با من که قهر نیستی. گفتم نه عزیزم. گفت مادر جان سبزی داریم بخورم؟ گفتم بله سبزی هم داریم. پسرم عاشق سبزی بود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «ابراهیم‌علی ربیعی‌نژاد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۹۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵

گفتگو با همسر شهید آیت اله بیگدلی در آستانه هفته گرامیداشت دفاع مقدس
«معصومه بیگدلی» گفت: همسرم هر بار که از جنگ و جبهه سخن به میان می‌آمد یا زمان مرخصی‌اش می‌رسید می‌گفت: من حتما شهید می‌شوم اما یادت باشد فرزندانمان را به خوبی تربیت کنی و برایشان کم نگذاری. آنها برای ما نعمت هستند و ما باید در قبال آنها خود را مسئول بدانیم.
کد خبر: ۵۷۶۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸

پدر شهید مدافع حرم پاسدار «علی‌اصغر الیاسی» در گفت‌وگو با نوید شاهد می‌گوید: «معامله با خدا درد دارد. معامله با امام حسین (ع) درد دارد. "کس به این درگه نیامد تا که گردد ناامید، گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟"»
کد خبر: ۵۷۵۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵

همسر شهید محمد انصافی از خاطراتش اینچنین می‌گوید: شهید یازده ماه بود که به جبهه می‌رفت و هر زمان که از او سوال می‌کردم چرا میروی؟ می گفت: امام (ره) به یاری ما نیاز دارد، صبوری کن و به آن حضرت متوسل شو و شک نکن کار تو کمتر از جهاد نیست.
کد خبر: ۵۷۵۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴

خواهر شهید «علی‌اکبر محمدی»:
«برادرم مدام مادر را به اماکن مذهبی مانند قم و مشهد می‌برد تا خوشحالش کند. یک بار هم برایم چادر خریده بود و به من هدیه داد که از این هدیه ارزشمندش، خیلی خوشحال شدم. با انجام این کارها، می‌خواست همه از رفتنش به جبهه راضی باشند و دلتنگی‌های خانواده را در نبودش که به جبهه می‌رفت، جبران کند ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های خواهر شهید «علی‌اکبر محمدی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۹

پدر شهید «خانعلی رشوندی»
«وقتی خبر شهادت پسرم را دادند، از هوش رفتم. بعد اینکه حالم بهبود یافت اشک از چشمانم سرازیر شد، اما از آنجایی که برای دوام و استقرار انقلاب اسلامی شهید شده بود، راضی به شهادتش بودم، چون می‌دانستم که در راه خدا و امام حسین(ع) رفته و عاقبت‌به خیر شده است ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های پدر شهید «خانعلی رشوندی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۱۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳

مادر شهید بزرگوار «سید مسعود زرآبادی»
«پدر مسعود با رفتنش به جبهه مخالف بود، اعتقاد داشت باید درس بخواند و هنوز بزرگ نشده که به جبهه برود، مسعود از این مخالفت ناراحت شد، شب تا صبح گریه می‌کرد، یک بار به قدری اشک ریخته بود که بالش فرزندم خیس شده بود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید بزرگوار «سید مسعود زرآبادی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۴۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۰

گفت‌وگو با همسر شهید مدافع حرم «مهدی قاسمی»
همسر شهید مدافع حرم «مهدی قاسمی» در گفت‌وگو با نوید شاهد می‌گوید: «آقا مهدی این اواخر که راهی سوریه بود، خیلی تغییر کرده بود؛ چون راهی مسیر شهادت بود.»
کد خبر: ۵۷۳۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۰

قسمت نخست مصاحبه با شهید «مجتبی سبوحی»
شهید «مجتبی سبوحی» می‌گوید: «فضای اینجا طوریه که آدم احساس می‌کنه غیر از حکومت و عدالت خدا چیزی حاکم نیست. اینجا فضاییه که روز عاشورا، شب عاشورا و کربلای حسین(ع) به چشم دیده می‌شه.»
کد خبر: ۵۷۲۳۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۸

مادر شهید «مهدی عصارزاده»:
«وقتی صحبت از شهید می‌شد مادر شوهرم به دختران و عروس‌هایش نصحیت می‌کرد فرزندان‌تان در راه امام حسین (ع) به جبهه رفتند و با دشمنان مبارزه می‌کنند آماده باشید که هر کدام ممکن است بدون دست و پا برگردند، به خاطر همین نصحیت‌ها آماده بودم پیکر پسرم برگردد و در آغوش بگیرم. به هر حال مادرم و عاشق پسرم بودم. سخت است شنیدن خبر شهادت فرزند، اما قلبم از اینکه فرزندم در راه اسلام و امام حسین (ع) شهیده شده، آرام می‌شود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «مهدی عصارزاده» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۱۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲

«در عملیات ترکش به سرش اصابت کرد و یک دست و پایش فلج شده بود با این شرایط، آرزوی شهادت داشت. مصصم بود به جبهه برود و می‌گفت تا وقتی که جنگ تمام نشود و اسرایمان آزاد نشود دست از جبهه رفتن بر نخواهد داشت ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید « رضا طاهرخانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۱۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۶

پدر شهید مدافع حرم
«با توجه به وضعیت سوریه و اخباری که دنبال می‌کردم انتظار شهادت پسرم را داشتم، چند روز پیش از شهادتش به من الهام شده بود که شهید می‌شود به همین خاطر سعی می‌کردم از لحاظ روحی آمادۀ شنیدن این خبر و اتفاق بشوم.» در ادامه گفتگوی کامل با پدر شهید سهرابی منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۷۰۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۲

مادر شهید «سید ناصر سیاهپوش»؛
«سید ناصر به اطرافیان خود که کمتر از خودش سن داشتند کتاب می‌داد و می‌گفت برید مطالعه کنید بیشتر کتاب‌های شهید مطهری بود. ایشان با اخلاق خوبش و همچنین گفته‌هایش و حتی با انجام فعالیت‌های فرهنگی مانند توزیع کتاب سعی می‌کرد نوجوانان و جوانان را به انقلاب جذب کند ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «سید ناصر سیاهپوش» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۰۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷

مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان»:
«قبل از رفتن به جبهه، جلوی چشمانم لباس‌های رزمش را پوشید و برای رفتن به جبهه آماده شد، لباس‌هایش به تنش بزرگ و نافرم بود. گفتم جواد جان اصلا بهت نمیاد. از رفتنش خنده‌ام گرفته بود و می‌گفتم جواد جان آخه تو را چه به جبهه، تو هنوز لباس جبهه به تنت نمی‌شود چه اصرار داری که به جبهه بروی تو هنوز کوچک هستی صبر کن تا بزرگ شوی ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید بزرگوار «جواد جولائیان» است که در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد قزوین تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۸۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴

مادر شهید «حاجعلی نعمتی»:
«هرازگاهی از جبهه برایم نامه می‌فرستاد و می‌نوشت دوست دارم شهید شوم برایم دعا کنید یا می‌نوشت می‌خوام حنای عروسی‌ام را با خون خودم بر دستانم بگذارم و سرانجام ۸ ماه از رفتنش نگذشته بود که خبر شهادتش آمد ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «حاجعلی نعمتی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۲

مادر شهید القدس«علی آقابابایی»:
مادر شهید القدس «علی آقابابایی» عملیات «وعده صادق» را غرور آفرین خواند و گفت: این اقدام دل همه خانواده شهدا و ایثارگران و همچنین مظلومان فلسطینی را شاد کرد.
کد خبر: ۵۶۶۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۳۰

خاطرات شفاهی
همسر شهید گرانقدر «خدامراد دامک» در خاطرات خود بر پشتیبانی از نظام و رهبری تاکید می‌کند.
کد خبر: ۵۶۶۶۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸

مادر شهید «بمانعلی زارعی»:
«پسرم همیشه می‌گفت می‌خواهم مانند اهل‌بیت(ع) جانم را فدا کنم و اگر خبر شهادتم برایت آمد گریه نکن، اما برای حضرت علی‌اکبر(ع) و حضرت قاسم(ع) و امامان گریه کن، زیرا خودشانَ را برای اسلام فدا کردند ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «بمانعلی زارعی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹

از ناگفته‌های مادر شهید غریب در اسارت «یدالله فتاحی‌فر»؛
«یک روز صبح دیدم، یدالله گریه می‌کند گفتم پسرم چیزی شده؟ چرا گریه می‌کنی؟ گفت مادر جان، امام زمان (عج) را در خواب دیدم و گفت چقدر مادرم را قسم می‌دهی تا به جبهه بروی، بیا برو جوان. بیا برو ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید غریب در اسارت، «یدالله فتاحی‌فر» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۵۷۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۵